خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

این درد من رو الان همه ی خانم های عالم درک می کنند...

فکر کن امروز کلاس ساعت آخر دانشگاه رو نرفتم،به جاش رفتم اپیلاسیون بدن،اونوقت از ساعت ۱۲ تا الان که ۱:۵۵ دقیقه ی شبه ،دارم اپی لیدی می کشم(میزنم؟؟ استفاده می کنم؟؟) !!!




p.s:


حالا اگه برم بهش بگم میگه:وااا من مدرکم مال مدرسه ی آرایشگری پاریسه...


کیش

-دلم می خواد برم مسافرت! یعنی خیلی احتیاج دارم! الان مستهجن ترین فانتزی ذهن من اینه که،یکی یه ویلایی داشته باشه تو کیش،بعد من کلیدشو بگیرم،برم اشهدم رو بخونم سوار طیاره شم،برم تو ویلاهه در رو ببندم،بعد خودم باشم و خودم! تا چند روز...به خدا !  

 

شود آیا؟؟ 

 

 

 

تا ابله در جهان است...

....حذف شد!


-همین که حرفام رو زدم کافی بود...ترجیح میدم که باشم تا گاهی بتونم حرف بزنم تا اینکه حذف بشم و صِدام بریده بشه...



-مرسی از همتون با کامنت های خصوصی و عمومی تون...


یه پست خودمونی ِ سر ِ صبحی

درود 

 

 

امروز ۱۵ فروردین هست و تقریبا نیمه ی اولین ماه سال... 

 

روز خیلی خوبیه برای شروع و عملی کردن برنامه های درونی و بیرونی... 

 

می تونه نقطه عطف بی نظیری باشه... 

همین الان(هر ساعتی از روز که این پست رو می خونید) شروع کنید...گاهی همه ی سختی کار همون استارت اولیه است...به روز دیگه ای موکول نکنید... 

 

شروع کنید... 

 

 

 

 

 

-من شب تا صبح بی خوابی کشیدم و الان هم دارم از خونه بیرون میرم.... 

کامنت های پست قبل و جواب هاشون باشه امشب... 

 

-از امشب روی ساعات خوابم کار می کنم...  

 

-ورزش ،مطالعه ، انرژی مثبت،خوشبینی،آرزوهای شیرین،مهربانی،گذشت و لبخند یادتون نره ! 

 

 

 

 

 

 

 

 

شاد باشید...