خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

چند راهکار ساده برای تناسب اندام و لاغری

۱-از معجزه ی دم کرده ی چای سفید +سبز برای لاغری به هیچ وجه غافل نشید(تاثیرش بی نظیره ضمن این که چای سفید سرشار از خاصیته) .

 

 

۲-اگر اضافه وزن های بیشتر از ۲۰ کیلو دارید فقط پیاده روی ِ محدود(طبق تجویز پزشک معالج) در سطح صاف و شنا (یا آب درمانی) برای شما مناسبه... 

 

 

۳-کلا از معجزه ی ورزش غافل نشید ...هر روز،روزی دست کم ۱ ساعت(پنج روز در هفته) سر یک ساعت خاص.یک روز هم برای ریکاور کردن بدن ورزش باید قطع بشه. 

 

 

۴-اگر به طور منظم ورزش می کنید و رژیم مناسبی دارید،و الان دچار به اصطلاح «استاپ وزن» شُدید،ساعت ورزشتون رو ناگهان تغییر بدید! مثلا اگر صبح ناشتا هست،بشه ۶ عصر! یا اگر ۶ عصر هست،بشه شب و بعد از اخرین وعده ی غذایی. 

 

 

۵-تا دو ساعت بعد از ورزش لطفا به جز آب هیچ چیز نخوردید. 

  

 

۶-آب زیاد بخورید. 

 

 

۷-اگر به قصد لاغری در باشگاه بدنسازی می کنید،لطفا از  دانش مربی ِ برنامه نویستون اطمینان حاصل کنید و یادتون باشه از وزنه به خصوص وزنه های سنگین معمولا برای کاهش وزن استفاده نمیشه...  

 

 

 

۸-لطفا فریب این کمربندهای لاغری رو نخوردید...این ها به تنهایی به درد کاهش وزن شما نمی خوره ضمن این که آب بین سلولی رو می کِشه و یه عالم سلولیت (چربی های سفت ِ متراکم)تحویلتون میده.... 

 

 

 

۹-اگر کیلوهای اضافه ی باقیمانده از وزن ِ  شما ده یا پانزده کیلو به پایین باشه و  تا الان مقدار زیادی وزن کم کردید اما حالا در مرحله ی نفس گیر کاهش وزن هستید و وزن کم نمی کنید یا به سختی کم می کنید،می تونید یک دوره یک یا دوماهه ی رژیم پر پروتئین رو امتحان کنید...یعنی مصرف گوشت مرغ و ماهی کباب پز یا آب پز در طی روز با سبزیجات و سالاد بدون سس و میوه! و قطع یا مصرف خیلی محدود نان  و برنج و شکر و شیرینیجات مصنوعی .البته میوه هایی مثل موز یا هندوانه یا خربزه کمی محدودیت داره اما میوه های دیگه رو راحت تر می تونید استفاده کنید. 

 البته در حیتش حتما از مکمل ها به خصوص زینک باید استفاده بشه...  

 

{لازمه این جا تاکید کنم این بیشتر برای کسانی هست که اضافه وزن های خیلی بالا داشتند و خودشون رو با سختی و کشان کشان تا این مرحله رسوندند و حالا دچار استاپ وزن شدند و از نظر روحی در شرایطی هستند که اگر نتیجه نگیرند دوباره متلاطم میشند و احیانا مجددا افزایش وزن و پرخوری عصبی پیدا می کنند و دوباره روز از نو روی از نو!! در غیر این صورت همه ی ما به خوبی می دونیم که رژیم غذایی مناسب رژیمی هست که همه نوع مواد غذایی درش استفاده بشه و توسط کارشناس امر تجویز بشه... وغیره !! اما همه ی ما معمولا برگه های رژیم غذایی زیادی داریم که گوشه کمد داره خاک می خوره!! گاهی خود انسان بیشتر از هر کسی دیگه ای می تونه در مورد بدنش تصمیم بگیره چون سیستم بدنش رو میشناسه...} 

 

در این مرحله ورزش بسیار بسیار تاثیر گذاره.... 

 

 

 

۱۰-سعی کنید خودتو رو دوست داشته باشید و همه ی فکر و ذکرتون رو به این قضیه معطوف نکنید....برای خودتون تاریخ و مشوق بذارید....مثل خرید لباس های شیک بعد از تناسب اندام و غیره.... 

 

 

۱۱-اگر عادت به پر خوری و بی اختیاری در خوردن دارید،وقت رفتن به سمت یه کیک خوشمزه یا یه غذای دلپذیر یا یکی از انواع فست فود که بوش همه ی هوش و حواستون رو برده،یه لحظه با خودتو فکر کنید که آیا خوردن خارج از محدوده ی این خورای لذت بخش تره،یا عددی که ترازو در صورت نخوردنش بهتون نشون میده؟! سعی کنید این روش رو بارها تمرین کنید....

 

 

۱۲خانم هایی که دچار «سندروم تخمدان های پلی کیستیک یا پر کیست» هستند و یا تحت هر شرایطی کم کاری و تنبلی تخمدان دارند  و احیانا دچار نازایی هستند و یا دچار آکنه(جوش صورت) هستند و عادات ماهیانه ی نامنظمی دارند،چه چاق چه لاغر(که معمولا این افراد چاق هستند) بدونند که در کنار هر درمانی که استفاده می کنند،ورزش و رژیم غذایی رکن اصلی درمان هست!   

 

 

۱۳-لطفا-خواهشا-التماسا!!! اینقدر روی تَرَک های ناشی از کاهش وزن حساس نباشید!! هیچکدوم از ما از نوجوانی توی هالیوود بزرگ نشدیم که تمام هم و غم و توجه مون صرفا نقطه به نقطه ی بدنمون بوده باشه و بس! ما بچه های جنگ بودیم که  با هزار مشکل رشد کردیم و چه دختر و چه پسر همیشه به خاطر ایدئولوژی حاکم بر جامعه و افکار اطرافیان و شاید خودمون،توی چندین دور و لایه لباس احاطه شده بودیم و همیشه اتفاقا با هزار برچسب و لیبل از توجه به خودمون و بدنمون اونم در این حد،نهی شده بودیم!! 

 

بالاخره در بدن همه ترک یا لک و جای بخیه و زخم و غیره هست! چهار تا خط یا نقطه ،ارزش انسانی هیچکس رو تعیین نمی کنه! کم و زیاد هم!! البته رسیدگی به خود عالیه اما نه در حد وسواس و بیمارگونه.... 

 

اگه یاد نگیریم که خودمون رو اول همون طوری که هستیم ، با همین مجموعه دوست داشته باشیم،همیشه یه چیزی برای عذاب کشیدن پیدا می شه!! از یه کک و مک کوچیک گرفته تا یه خط یا یه ترک....  

 

 

در نهایت این ترک ها نیاز به حوصله ی فراوون و یا استفاده از محلول فیتولستیل لیراک و کرم ویتامین سی سی گل روزانه چندین بار و در مدت زمان طولانی دارند....

 

 

 

 

 

۱۳+۱-یه پست هم طلبتون در مورد مکمل ها و ساپلیمنت ها برای پوست و مو و شادابی،جوانی و غیره....  + یه پست هم احتمالا خصوصی می گذارم در مورد چند تا سوال خیلی خیلی خیلی خصوصی ِ زنانه ی  متداول که میبینم خیلی مطرح میشه...(برای این خصوصی که بعدش دیگه نمی تونم این جا در انظار عمومی!! سر بلند کنم!!!)

 

 

 

اگر سوالی داشتید در بخش نظرات وبلاگ مطرح کنید.اگه خودم به جواب و صحتش آگاهی داشتم،که همون موقع  می نویسم و اگر نه از متخصصان امر جواب رو میگیرم و اینجا منتقل می کنم.... 

 

 

شاد باشید.

عصیان های یک مبتلا به سندروم پی ام اس(سندروم قبل از قاعدگی)

تمام لوازم و وسایل اتاقم رو ریختم بیرون...از عمد ریختم تا به بهانه ی اونم شده اتاقم رو فنگ شویی کنم...کاملا احساس می کنم زندگی ام به جریانِ انرژی احتیاج داره...همه چیز...حتی افکارم...حتی اطرافیانم... 

 

 

 

مدتیه که عوض شدم...کاملا عوض شدم...احساس می کنم به اندازه ی کافی،و حتی خیلی بیشتر از اندازه ی کافی به همه،فرصت دادم و صبوری کردم...دیگه قطع به یقین به اونجایی رسیدم و به این مساله ایمان پیدا کردم که دلیل نداره من خودم رو بیشتر از این اذیت کنم تا همه چیز بر مبنای اصول و روابط از قبل تعریف شده پیش بره... و در چارچوب های تعریف شده و مرسوم و متداول بگنجه...

 

دلیل نداره برای دیگرانی که هیچ شبیه من نیستند،بیشتر از این صبوری کنم...  

 

مدتیه دارم آدم های غیر ضروری زندگی ام رو که جز ضرر هیچ چیز نداشتند،یکی یکی حذف به قرینه ی معنوی(!!) می کنم! 

 

من آدم صبوری ام...خیلی خیلی خیلی صبور...تحملم زیاده و تحمل می کنم...فقط دور باد اون روزی که تحملم تموم میشه....طاقتم طاق میشه و کاسه ی صبرم لبریز... 

خیلی خیلی راحت پشت پا میزنم به تمام روابط و آدم ها و جریانات...خیلی راحت و بدون هیچ سختی ای! چون کاملا مطمئنم که خیلی بیشتر از حد و حدود طبیعی فرصت دادم و صبر کردم و چشم بستم و سکوت کردم اما نفهمید! نفهمیدند!!! 

 

اینه که به راحتی و برای همیشه فایلش رو،فایلشون رو ، در ذهنم حذف می کنم،حتی اگر مجبور باشم هر روز و ساعت ها در کنارم داشته باشم یا ببینمشون... 

  

مهم نیست! مهم اینه که اهمیت اون آدمی که توی خیابون داره راه میره و من نمی شناسمش،برام از اونی که حذفش کردم بیشتره!!  

 

قبل تر ها،باز به این جا هم که می رسیدم،با خودم مشکل داشتم....گاهی می گفتم عیبی نداره...صبر کن!مدارا کن... ولی حذف نه....گاهی دلم برای اون آدم های حذف شده هنوز می تپید...یا گاهی ژنتیک و نسبت کار خودش رو می کرد و نهایتا با اشاره ای بر می گشتم....اما الان،مدتیه،ماجرا کلا تغییر کرده...این همه آرامش و اطمینان در خودم سراغ نداشتم تا به حال... 

 

حالا دیگه مطمئنم برای این که خودم بیشتر از این اذیت نشم،تمام اطرافیان آزار دهنده ی زندگی ام رو بخشیدم،اما اینبار دیگه واقعا واقعا فایلشون در ذهنم «شیفت+دیلیت» شده و به هیچ عنوان امکان و یا قصد بازیابی اطلاعات وجود نداره!!!!! 

دلم یه سری روابط جدید می خواد در زندگی....بدون هیچ توقع و پیش شرطی...فقط،به صداقت هم ایمان داشته باشیم و از بودن با هم لذت ببریم...همین!! 

 

 

 

 

دوست یعنی کسی که وقتی هست آروم باشی و وقتی نیست چیزی توی زندگیت کم باشه؛
ـ دوست یعنی اون جمله‌های ساده و بی‌منظوری که میگی و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمی‌شه؛
ـ دوست یعنی یه دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هر بار دلت می‌گیره یه دل دیگه هم دلتنگ غمت می‌شه؛
ـ دوست یعنی وقت اضافه ... یعنی تو همیشه عزیزی حتی توی وقت اضافه؛
ـ دوست یعنی تنهایی هامو می‌سپرم دست تو چون شک ندارم می‌فهمیش؛
ـ دوست یعنی یه راه دو طرفه٬ یه قدم من یه قدم تو ...اما بدون شمارش و حساب و کتاب؛
ـ دوست یعنی من از بودنت سربلندم نه سر به زیر و شرمنده؛

 

پی نوشت: 

 

۱-این مدت لب تاپم خراب بود و نمایندگی تهران...دارم میرم از فرودگاه بیارمش...کامنت های قشنگتون پیش منه...بر می گردم و تاییدشون می کنم... 

 

 

۲-چقدر دنیای مجازیِ خودم رو و دوست های همیشگی ای که اینجا پیدا کردم دوست دارم...همیشه فقط مهر و محبت و انرژی های مثبت بوده که ازشون گرفتم...و عشق!