-چقدرر دلم نوشتن میخواد...
-چقدر زندگی غیر قابل پیش بینی و غافلگیر کننده است...
-چقدر فضای وبلاگستان با 11 سال قبل فرق کرده...
-چقدر اینجا سوت و کوره...
-چقدر دلم برای دوستان قدیمی مجازی تنگ شده...
-چقدر من هنوز تنهام...
-چقدر سالهای عمر زود و بی رحم می گذرند...
-چقدر حرف نگفته روی دل منه...
-رو مبلی ها رو ببرم تو تراس بتکونم دوباره پهن کنم.
-اتاق خودمو مرتب کنم دستمال بکشم.
آشپزخونه رو تمیز کنم بشورم مرتب کنم...
لاک رنگ رنگی پاهامو پاک کنم
برم حموم
پاهامو لاک جدید بزنم
یه کرمی چیزی بزنم و مکمل هامو بخورم
برم زیر لحاف و با پنجره ی باز بیهوش بشم....
پی.اس:
می دونم! خودمم اینقدر بدم میاد از وبلاگ نویسای مسخره و ننر و بی مزه ای که بعد مدتها میان دو کلوم مینویسن میرن!!!!!
1-شیراز هوا حسابی بهاری شده....واقعا من عاشق شیرازم!
2-دلم می خواد یکی منو برم داره ببردم بیرون شهر بگردونه...مع الاسف که یاری دهنده ای نیست....هست؟؟
3-نتیجه ی یک شب زود خوابیدن من (حول و حوش 12) این بوده که از 3 و نیم صبح بیدارم و ظرف میشورم و گوشت تکه تکه می کنم و مس می سابم!!
4-خانم های عزیز مزوتراپی پوست رو حتما امتحان کنید...کمی دردناکه ولی به نتایجش می ارزه!!
5-دلم می خواد با یه شیوه ی درست و اصولی مدیتیشن کنم....کسی می دونه چکار کنم و از کجا شروع کنم؟؟
6-من یه سوال دارم! اینهمه آدم ها تو دنیا تنهان،و همه هم دل تنگند و خسته از تنهایی....پس چرا هم رو پیدا نمی کنند؟؟ چرا با هم جفت نمیشن؟؟ چرا همه اینقدر تنهاییم؟؟؟ حالا همه هم نه ولی خیلی ها....
7-حتما یه پست درست درمون درمورد کتاب ها و سریال های خوب می ذارم....کسی سریال جدید(غیر ایرانی) خوب سراغ نداره فعلا دست به نقد؟؟
8-دلم می خواد یه کار هنری هر چقدرم ساده شروع کنم...مثل شمع سازی-بافتنی-کیک پزی یا هر چی....ولی نمی دونم از کجا...
9-از لوسیون بدن مارک وازلین غافل نشید!! معجزه ها دارند ایشون!!
10-آقایون می دونستید اگه از شما یک اشاره ی از ته دل،از مخاطب به سر دویدن؟؟؟
11-همتون رو می خونم و دوست دارم و به عشق الهی می سپارم...