خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

نهال سابقه دار !

می خوام دوباره این جا شروع کنم و از زندگی و زندگی ام و روزگار و دورو بر بگم!

فقط نمی دونم کیا(از بر و بچه های قدیمی وبلاگستان)پیدام کردند تا حالا...

چون سخته بخوای از اول بشینی توضیح بدی که چی هستی و کی هستی! خودم هم تو هیچ وبلاگی (جز ۲تا) خودم رو معرفی نکردم!!(واقعا چه شخصیت مهمی!!!)...



میشه اونایی که منو این جا دیدن تو کامنت دونی دست ها بالا؟؟؟؟

تا بدونم که میشه برگردم به روال وب نویسی گذشته یا همین شیوه ی نگارشی این وب جدید رو ادامه بدم؟!

.

.

.

.

.

.

منتظرم ها...تو کامنت دونی!


همین یه سک سک هم کنید کافیه!!!!!


نظرات 21 + ارسال نظر
maral سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:18 ق.ظ

sok sok, man khanandeye ghadimie khamoosham

مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
یه عاااااالمه بوووووووووس

خانمه سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:54 ق.ظ http://he-and-she.blogfa.com/

پس من اول خودم رو معرفی میکنم . البته من از تو یه وبلاگی شانسی پیدات کردم .
خانمه هستم :))

تو که گلیییی...
یادم باشه ازت راجع به اون محصولی که به گیلاسی معرفی کردی بپرسم...

پرنسس جنی سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:41 ق.ظ http://hastie.blogsky.com/

اگه تا کوه قاف هم بری پیدات میکتم . از خواننده های قدیمت هستم . اون دفعه هم پیدات کردم یادته . نوشته هات رو دوست دارم . مواظب خودت باش .

مرسی عزیززززززززززززززم

چه انرژی میگیره آدم این جوری...
تو و هستی نازت رو می بوسم...

هیما سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:27 ق.ظ http://www.hima77.blogfa.com

نهال جان فکر کردی پیدات نمیکنیم
هر جا بری باهات میایم

من که دوست دارم به روال روزانه نویسی سابق برگردی


مرسییییییییییی هیمای خوبم...
خوشحالم که هستی...

یک زن سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:45 ق.ظ http://manam1zan.persianblog.ir

سک سک....

تو که یه عالمهههههههه بوس!

قله نشین سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:30 ق.ظ http://www.bluemountain.blogfa.com

سلام نهال
منم
شناختی
تو اصلا اون موقع ها که بی وفا بودی و به من سر نمیزدی
تحویل هم نمیگرفتی
اما خواننده پروپا قرص بودم
کامنت هم میذاشتم
الانم هستم
از وب لاگ مرجان پیدات کردم
از خودت مثل قدیما بنویس منم مثل قدیما میخونم
فقط امیدوارم مثل گذشته ها نباشی و حداقل حوالی ما گاهی پیدات بشه
بوس بوس

سلام خانم لیدر !

مرسییییییییییییییی از بودنت قله نشین آبی!

رزسفید سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:48 ق.ظ http://www.mywhiterose.blogfa.com

نهال جوووووووووونم حاااااااااااااااااااضر

عزیز دلم...
نمی دونی چقدر خوشحالم میشم گاهی که می بینم وبلاگت رو آپ کردی...
همیشه برات بهترین ها رو می خوام....

فیروزه سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:30 ب.ظ http://2nimeyeroya.blogsky.com

سلام ... با اجازه صابخونه ... من حاضر :)

سلااااااااااااااااااااام عروس خانم

فیروزه جونم لطفا اون جمله ی آخر پست وبلاگت رو حذف کن!!
وگرنه با خشانت وارد عمل میشم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سمن سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:12 ب.ظ http://doostaneh.persianblog.ir

واااای یعنی نهال خانم خودمونی؟

بووووووووووسسسس به تون بی نهایت

مستانه سه‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 06:21 ب.ظ http://baadbaadak.com

آخ جون! این چند روزه چقدر بهت فکر می کردم! چقدر فکر می کردم که چه جوری پیدات کنم. توی لینکای خانمه دیدمت.

سالگردد یکی شدنتون مبارک مستانه جونم

[ بدون نام ] چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:37 ق.ظ

سک سک ! من از قبل می شناسمت

چرا اسم نگذاشتی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟هاااااااااااااااااااااان؟؟

فرهاد چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:04 ق.ظ

نهال جان سلام.فکر میکردم رفتی از ایران.جریان اون وبلاگ قبلیت چی بود که یه دفعه بستیش!خوشحالم که دوباره مینویسی.میدونم که دختر با اراده و قوی هستی!راستش بهتون حسودیم میشه! که میتونین همیشه دو باره شروع کنین.

سلام

خیلی خیلی خیلی ممنون از لطف همیشگیتون به من...
به یادتون هستم....
گل دخترهاتون رو ببوسید

مهسا چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:36 ق.ظ http://myhorizons.persianblog.ir

منم سک سک نهال جون . مگه می‌شه تو رو خوند و نشناختت . حالا نمی‌دونم تو هم من رو یادت می‌آدش یا نه . بوس . مراقب خودت باش عزیزم

وااای من کیف میکنم با این داستان هات.
جدی...چندتاش رو برای یه دوست هم پرینت گرفتم(یه آقای روانپزشک بازنشسته)

آوامین چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:21 ب.ظ

من یکی که پیدات کرده بودم اما تو همش خودتو از من قایم کن ! الان معلومه ازت دلخورم ؟!نه؟
خوشحالم دوباره می نویسی هر چند دق کردم از بس گفتم نهال وب ساختی بهم بگی اما باز خودم پیدات کردم...تو اصلا کلا ما رو تحویل نگیر...
اصلا من کلا ازت دلخورمممممممممممممممممممممممممممممممم...
تو یعنی نمی دونی که چقدر نگران و منتظرتم و دوستت دارم؟؟ ؟

بوووووووووووووووووووس بهت زنگ میزنم

بولوت پنج‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:47 ق.ظ

دالی و این صحبتا

بوووووووووووووووووووس
می خونمت...

بیتا شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:46 ق.ظ

منم از قبلیا هستم که قرار شد وقتی وبلاگ جدید داشتی خبرمون کنی .از وبلاگ مرجان گل پیدات کردم

دوستم اونقدر فاصله افتاد که من خیلی ها رو گم کردم!

بانو سه‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:50 ق.ظ http://shekastnapazir2.blogsky.com

سلام....نهال خانم ...بلاخره پیدات کردم.....

بوسسسسسسسسسس
به مقدار زیاد
خوش اومدی عزیزم

مریم شیرازی دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:24 ق.ظ

سلام نهال جونم
سک سک
منم خواننده وبلاگ قبلیت بودم.اینجا هم از کامنتی که برای آرام جون گذاشته بودی پیدا کردم
خیلی خوشحالم که دوباره شروع کردی به نوشتن و منم پیدات کردم.(یه عالمه بوس برای یه نهال خانم مهربون)

ووووووووووووووووووووووووووو
شناختمت....
خوش اومدی خیلی زیاد...

قزن قلفی دوشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:00 ب.ظ http://afandook.persianblog.ir

من گمونم آخرین نفر بودم نه ؟ همتون خیلی بی معرفتین که به من نگفتین ! مخصوصا تو آوامین خانوم . دارم برات حالا !

آوامین قایم شووووووووووووووووووووو سنگر بگیررررررررررررررررررررر
.ضعیت قرمزه حسن!

الهام جمعه 30 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:52 ب.ظ http://delaramemaman.persianblog.ir/

منم الهام مامان دلارام هستم.
به بدبختی پیدات کردم

فدات شم الهام جون من مرتب می خونمتون...

اون دخمل به قول خودش بانمک منو هم ببوس

راحیل دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 ق.ظ

منم از خییییییلی قبل میشناسمت از اون یکی بلاگت!و هنوزم خواننده خاموشتم
البه یکی دوبار روشن شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد